محل تبلیغات شما



کاری به کارِ تو ندارم نرو
من که رویِ چشمام میذارم تو رو
تو تکیه گاهی واسه من

آخه هنوزم مرگِ برام
این زندگی بی تو یه روزم بمون تا نذاری بسوزم
مهره ی مارِ روزگارمی عشقه موندگارمی نفس

واسه تو مُردنم برای من یه اتفاقه ساده ست
مهره ی مارِ روزگارمی عشقه موندگارمی نفس

واسه تو مُردنم برای من یه اتفاقه ساده ست
از عشق بدجوری مریضم بمون

جونم بهت بسته ست عزیزم بمون
وابستتم اندازه ی نفس کشیدن تکیه زدی به تاجو تختِ این دله من

کی بیشتر دیوونه ست تو یا من
مهره ی مارِ روزگارمی عشقه موندگارمی نفس

واسه تو مُردنم برای من یه اتفاقه ساده ست
مهره ی مارِ روزگارمی عشقه موندگارمی نفس

واسه تو مُردنم برای من یه اتفاقه ساده ست


هنوزم با دستام دلتنگیامو پاکش میکنم

هنوزم اسمتو مینویسم خط خطیش میکنم

هنوزم هیشکی باورش نشد رفتی برنگشتی

یه عاشقو اینجا کاشتی و دیگه برنگشتی

من اگه عاشقت بودم بخاطر تو بود

اگه دل کسی رو شدم بخاطر تو بود

اگه الان تنهای تنهام بخاطر توئه

اگه نیستی پیشم بازم تقصیر توئه

دیگه هیچ حسی مثل سابق نمیشه

دلی که شکسته دیگه عاشق نمیشه


داستان از اونجایی شروع شد
که رک بهش گفتم دوست دارم
تو همون لحظه فکرشو نمیکردم
یه عمر تاوان عشقشو پس بدم
با این که هر روز عاشق تر میشدم
ولی در واقع داشتم دور تر میشدم
عشقی که منو از خود بی خود میکرد
دنبال یه راه بود تا فراموشم کنه
من براش مهم نبودم از همون اولم
ولی باید ۶ سال میگذشت تا باور کنم
اون اصلا جسم و روحش مال من نبود
احمق بودم بخاطرش به آب و آتیش زدم
اون هرگز یه بارم واسه داشتنم نجنگید
دروغ میگفت از آب خوردنم براش راحت تر
من نفهمیدمش همین بود از همه چیز بدتر


دغل باز از اونجا لو رفتی

که جلوم فیلم بازی میکردی

پشتم فکر میکردی زرنگی

وقتی هم به روت می آوردم

خودتو میزدی به ندونستن

منو ساده فرض میکردی

منو عاشق خودت کردی

رفتی و سالها تو حسرتم گذاشتی

الانه که دردات داره زبون باز میکنه


اگه تو عاشقم بودی نمیرفتی پی خاطراتم
اگه تو عاشقم بودی دست نمیذاشتی رو ضعفم
اگه تو عاشقم بودی بسادگی فراموشم نمیکردی
اگه تو عاشقم بودی منو تو حسرت نمیذاشتی
اصن من دارم اینا رو واسه کی میگم
واسه کسی که وقتی کنار من بود
فکرش درگیر یکی دیگه بود
دلش تنگ یکی دیگه بود
اسم اونو تلفن اونو وجود اونو حفظ بود
صدای منو حرفای منو دوست داشتن منو اصلا حالیش نبود
آره هیچی از عشق حالیش نبود
وقتی میگفتم عاشقتم اصلا حالیش نبود
وقتی داد میزدم التماسش میکردم 
سنگ آب میشد اما اون حالیش نبود


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

نادر سبحاني معاون اجرايي دبيرستان-مرند